سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آنان را طاعت دارید که در ناشناختنشان عذرى ندارید . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----39322---
بازدید امروز: ----1-----
بازدید دیروز: ----1-----
حکایت

 

نویسنده: حکیم
شنبه 87/4/8 ساعت 7:46 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

روزی کنفوسیوس – حکیم و فیلسوف – با جمعی از شاگردانش پیزنی را دیدند که در قبرستان می گریست . از او پرسیدند : چرا اشک می ریزی ؟ گفت : ببری پدر شوهرم ، بعد شوهرم و حالا پسرم را کشته است . پرسیدند : پس در چنین جای خطر ناکی زندگی می کنی ؟ زن پاسخ داد: زیرا در این جا حاکم ظالمی نیست . آن گاه کنفوسیوس رو به شاگردانش کرد و گفت فرزندان من ! به خاطر بسپارید که حاکم ظالم از ببر آدمخوار هم بدتر اس1.   

  1 . هزار رو یک حکایت تاریخی ،ج2،ص226

 



  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • لینک دوستان من

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  • ---- ---- ----